خدایان اسکاندیناوی در 6 جاذبه گردشگری

۱۴۰۴/۷/۲۶

با خدایان اسکاندیناوی و اساطیر نورس از نروژ تا ایسلند آشنا شوید؛ از موزه‌های وایکینگ اسلو و استکهلم تا دره آسبیرگی، سرزمین افسانه‌ها در تور اسکاندیناوی.

خدایان اسکاندیناوی در 6 جاذبه گردشگری

در اساطیر سرزمین‌های شمال اروپا، دنیایی شگفت‌انگیز از ایزدان و ایزدبانوان باستانی ترسیم شده است که هنوز هم پس از قرن‌ها، الهام‌بخش فرهنگ و سفر هستند. خدایان اسکاندیناوی (از اودین خردمند و تور صاعقه‌افکن گرفته تا فریا زیبا و لوکی حیله‌گر) نقش مهمی در افسانه‌های مردم اسکاندیناوی داشته‌اند. این اساطیر، بخشی از هویت تاریخی نروژ، سوئد، دانمارک، ایسلند و حتی در تور فنلاند را تشکیل می‌دهند و ردپایشان را می‌توان در بسیاری از جاذبه‌های گردشگری این کشورها دید. ما در این مطلب قصد داریم شما را با مهم‌ترین خدایان اسکاندیناوی آشنا کنیم و سپس ۶ مکان گردشگری شاخص را معرفی کنیم که گویی در آن‌ها می‌توانید با این اساطیر دیدار کنید. 

مهم‌ترین خدایان اسکاندیناوی:

در اساطیر نورس (اسکاندیناوی)، دو دسته اصلی از ایزدان وجود دارند: «آسیر» که خدایان آسمان و جنگ‌اند و «وانیر» که خدایان حاصلخیزی و طبیعت به‌شمار می‌روند. در این بخش به چند تن از برجسته‌ترین خدایان اسکاندیناوی می‌پردازیم که نقش پررنگی در افسانه‌ها داشته و نامشان تا امروز زنده مانده است.

فریا – ایزدبانوی عشق و حاصلخیزی نورس

فریا (Freyja) یکی از محبوب‌ترین ایزدبانوان در اساطیر اسکاندیناوی است. او ایزدبانوی عشق، زیبایی و باروری محسوب می‌شود و نماد حاصلخیزی زمین و شور زندگی به‌شمار می‌رود. فریا از خاندان ونیر (خدایان طبیعت) بود اما پس از پیمان صلح به آسگارد (سرزمین خدایان) پیوست. در افسانه‌ها آمده است که فریا گردنبندی افسانه‌ای به نام بریسینگمن داشت و با ارابه‌ای که دو گربه آن را می‌کشیدند سفر می‌کرد. او دلبستهٔ موسیقی، شعر و بهار بود و عشقی عمیق به موجودات جادویی مانند الف‌ها داشت. می‌گویند نیمی از جنگجویانی که در نبرد کشته می‌شدند به تالار او (فولک‌وانگ‌ر) می‌رفتند و نیمی دیگر به والهالا نزد اودین. نام فریا در فرهنگ شمال اروپا آن‌قدر محترم بوده که در زبان‌های اسکاندیناوی روز جمعه (Friday) را به افتخار او نام‌گذاری کرده‌اند.

تیر – ایزد شجاعت و عدالت

تیر (Týr) ایزد جنگجوی شجاع و نماد دلاوری و عدالت در اساطیر نورس است. او را فرزند اودین می‌دانند و یکی از خدایان اصلی آسیر به‌شمار می‌آید. تیر فرمانروای آسمان بود و جنگجویان برای پیروزی در نبردها از او یاری می‌خواستند. مشهورترین داستان دربارهٔ تیر، فدا کردن دست راستش برای به‌بندکشیدن گرگ غول‌آسای فنریر است؛ زمانی که ایزدان تصمیم گرفتند فنریر را مهار کنند، تنها تیر بود که شجاعت پیش‌قدم‌شدن داشت و دستش را گرو گذاشت تا فنریر با زنجیر جادویی بسته شود. گرگ خشمگین دست تیر را گاز گرفت و از بدن جدا کرد، اما ایزدان موفق به زندانی کردن فنریر شدند و تیر جاودانه به‌عنوان ایزد تک‌دست شناخته شد. اهمیت تیر به حدی است که نام او بر روز سه‌شنبه در زبان‌های اروپایی باقی مانده است (Tuesday برگرفته از Tiw’s Day مربوط به تیر). در نبرد نهایی رگناروک، تیر با شجاعت با سگ نگهبان دنیای مردگان (گارم) می‌جنگد و هرچند موفق به کشتن او می‌شود، خود نیز بر اثر جراحات سنگین جان می‌سپارد. تیر مظهر ایثـار، شجاعت و پاسداری از عهد و عدالت در میان خدایان نورس است.

هایمدال – نگهبان رنگین‌کمان آسگارد

هایمدال (Heimdallr) ایزد روشنایی و نگهبان قلمرو خدایان در آسگارد است. او را همیشه بر فراز پل رنگین‌کمان بایفراست می‌یابیم که میان آسگارد و جهان فانی Midgard کشیده شده است. هایمدال چشمانی تیزبین و گوش‌هایی تیزتر داشت؛ گفته شده که می‌توانست صدای رشد کردن علف‌ها و پشم بر پشت گوسفندان را بشنود و تا مسافت بسیار دور را ببیند. وظیفهٔ او پاسداری از دروازه آسگارد بود تا هیچ غول یا دشمنی نتواند بی‌اجازه وارد شود. هایمدال دارای شیپوری جادویی به نام گ‌یالارهورن بود که در مواقع خطر در آن می‌دمید و آوایش در تمامی جهان‌ها شنیده می‌شد. او خود را وقف بیدار نگه‌داشتن خدایان کرده بود و منتظر روز موعود بود. در اساطیر آمده است که با فرا رسیدن رگناروک (پایان جهان)، هایمدال نخستین کسی خواهد بود که خطر را حس می‌کند و با دمیدن در شیپورش، خدایان آسگارد را برای نبرد نهایی بیدار و آگاه می‌کند. سرانجام در نبرد رگناروک، هایمدال با دشمن دیرینه‌اش لوکی رو‌به‌رو شده و هر دو یکدیگر را از پای درمی‌آورند. هایمدال نماد هوشیاری، وفاداری و نور در دنیای اسکاندیناوی است و داستان‌های مربوط به او سرشار از شگفتی و الهام هستند.

هل – الهه مرگ و جهان زیرین

هل (Hel) بانوی مرگ و فرمانروای هل‌هایم (دنیای مردگان) در اساطیر نورس است. او دختر لوکی (ایزد شرارت) و غول‌زاده‌ای به نام آنگربودا است. پس از آنکه خدایان از تولد فرزندان خطرناک لوکی آگاه شدند، هل را به جهان زیرین افکندند تا بر ارواح مردگانی که با مرگ طبیعی می‌میرند حکمرانی کند. هل‌هایم یکی از نه جهان افسانه‌ای نورس و محل سکونت کسانی است که در جنگ و دلاوری نمی‌میرند (برخلاف جنگجویانی که به والهالا می‌روند). تصویر هل در افسانه‌ها هولناک اما تأثیرگذار است؛ او را موجودی نیمه‌زنده و نیمه‌مرده توصیف کرده‌اند، به گونه‌ای که نیمی از بدنش به شکل زن جوان و نیم دیگر همچون جسدی متعفن و پوسیده بود. چهرهٔ غمزده و اندوهگین داشت و پاهایش به رنگ و شکل مردگان بود. با این‌همه، هل در قلمرو خود با عدالت رفتار می‌کرد و هر روح را بر پایهٔ کردار زندگانیش می‌پذیرفت. واژهٔ «Hell» در زبان انگلیسی (به معنای جهنم) از نام هل گرفته شده و نشان از تأثیر عمیق این اسطوره بر فرهنگ بعدی دارد. هل نمادی از رازآلودگی مرگ و جهان پس از آن در باور مردم اسکاندیناوی بوده است.

خدایان اسکاندیناوی را کجا ملاقات کنیم؟

با اینکه خدایان اسکاندیناوی موجوداتی اسطوره‌ای هستند، اما نشانه‌ها و یادگارهای آن‌ها را می‌توان در گوشه‌وکنار شمال اروپا دید. از موزه‌هایی که گنجینه‌های وایکینگ‌ها و نمادهای اساطیری را در خود جای داده‌اند تا چشم‌اندازهای طبیعی که افسانه‌ها را زمزمه می‌کنند – در همه این مکان‌ها می‌توان حضور نمادین خدایان نورس را احساس کرد. در ادامه ۶ جاذبه گردشگری برتر را معرفی می‌کنیم که گویی در آن‌ها با خدایان اسکاندیناوی ملاقات خواهید کرد.

موزه کشتی‌های وایکینگ – اسلو (نروژ)

نمایی از کشتی اوسِبرگ در موزه کشتی‌های وایکینگ اسلو، نروژ. موزه کشتی‌های وایکینگ (Viking Ship Museum) در شبه‌جزیره بیگ‌دوی اسلو، یکی از مهم‌ترین گنجینه‌های دوران وایکینگ‌ها را در خود جای داده است. در این موزه سه کشتی چوبی عظیم متعلق به قرن 9 میلادی نگهداری می‌شود که هر سه از دل خاک نروژ کشف شده‌اند. این کشتی‌ها که با ظرافت و مهارت حیرت‌انگیزی ساخته شده‌اند، در زمان خود به عنوان کشتی‌های تدفینی برای بزرگان وایکینگ به‌کار می‌رفتند. مشهورترین آن‌ها کشتی «اوسِبـرگ» است که تزئینات حکاکی‌شده خارق‌العاده‌ای دارد و هنگام کشف، بقایای جسد دو زن (احتمالاً یک ملکه یا کاهنه به همراه ندیمه‌اش) در آن یافت شد. دو کشتی دیگر یکی «گوکstad» (گوک‌ستاد) است که بزرگ‌تر و برای سفرهای دریایی و نبرد ساخته شده بود و دیگری «تونِه» که قدیمی‌تر و کوچک‌تر است. در کنار بدنه کشتی‌ها، اشیای باستانی ارزشمندی مانند یک ارابه چوبی منقش، تخت‌خواب وایکینگی، ظروف، ابزار کار و حتی اسکلت اسب‌هایی که همراه درگذشتگان دفن شده بودند به نمایش گذاشته شده است. بازدید از این موزه، شما را به قلب دوران وایکینگ می‌برد؛ جایی که می‌توانید عظمت فناوری دریانوردی آن دوران و باورهای آئینی‌شان (مثل سفر آخرت با کشتی) را لمس کنید. اگر با تور نروژ به اسلو سفر می‌کنید، این موزه جزء دیدنی‌های ضروری شما خواهد بود.

پارک مجسمه‌های ویگلند – اسلو (نروژ)

پارک ویگلند (Vigeland Park) در شهر اسلو بزرگ‌ترین پارک مجسمه در جهان است که تمامی ۲۱۲ مجسمه آن اثر یک هنرمند، گوستاو ویگلند، می‌باشد. هرچند این پارک مستقیماً مربوط به خدایان نورس نیست، اما روح حماسی و چرخه حیات که در طراحی آن نهفته است، یادآور مفاهیم اساطیری اسکاندیناوی می‌باشد. در ورودی اصلی پارک، یک دروازه بزرگ آهنی قرار دارد که در بخش پایینی آن نقش‌هایی از اژدهایانی افسانه‌ای دیده می‌شود – این طرح‌های اژدهاگونه اشاره‌ای به اساطیر نورس و موجودات افسانه‌ای آن هستند. با گذر از دروازه، بازدیدکنندگان وارد محوطه‌ای پوشیده از چمن و آب‌نما می‌شوند که در آن پل‌ها و فواره‌های دیدنی قرار دارد. مشهورترین بخش پارک، سکوی مرتفعی است که ستون تک‌سنگی عظیمی به ارتفاع ۱۴ متر در مرکز آن قد برافراشته است. این ستون که «مونو لیت» نام دارد، از توده‌ای متشکل از ۱۲۱ پیکر انسان در حالات مختلف ساخته شده که به‌سوی آسمان اوج گرفته‌اند. گرداگرد این ستون و در سراسر پارک، پیکره‌های برهنه زنان، مردان و کودکان در حالت‌های گوناگون (از تولد و کودکی تا پیری و مرگ) دیده می‌شود که تمثیلی از چرخه زندگی بشر است. فضای پارک ویگلند با وجود جنبش و پویایی مجسمه‌ها، آرامش و وقاری خاص دارد. تماشای مجسمه پدر با کودک، زن و مرد در کشاکش، مادران و فرزندان در آغوش یکدیگر و پیکر معروف «پسر عصبانی» (Sinnataggen) که با اخم کودکانه‌اش لبخند بر لب بازدیدکنندگان می‌آورد، تجربه‌ای شاعرانه است. در این باغ مجسمه، افسانه و واقعیت به هم می‌آمیزند؛ انگار که خدایان اسکاندیناوی در قالب انسان‌های فانی ظاهر شده و داستان زندگی را روایت می‌کنند. این پارک رایگان و شبانه‌روزی باز است و در طول تور اسکاندیناوی شما فرصتی عالی برای استراحت در دل هنر نورس مدرن فراهم می‌آورد.

راگناروک سنتر – وایکینگ ولی، گودوانگِن (نروژ)

راگناروک سنتر یا دهکده وایکینگ «نیاردارهایم‌ر» در گودوانگن نروژ، یکی از تماشایی‌ترین بازسازی‌های تاریخ اسکاندیناوی است. این دهکده در کنار آبدره‌ی نَروئی‌فیورد و در منطقه‌ای که در زبان نورس «جایگاه خدایان» معنا می‌دهد، قرار گرفته و تجربه‌ای واقعی از زندگی هزار سال پیش وایکینگ‌ها را برای بازدیدکنندگان بازآفرینی می‌کند. خانه‌های چوبی با سقف‌های کاهگلی، کشتی‌های پهلوگرفته کنار رود و صدای شاخ‌های جنگی، فضایی می‌آفریند که گویی از جهان مدرن جدا شده و وارد دوران خدایان نورس شده‌اید. در راگناروک سنتر می‌توانید با «وایکینگ»‌های امروزی دیدار کنید که با لباس‌های سنتی، داستان‌های کهن و افسانه‌های اساطیر اسکاندیناوی را برای شما روایت می‌کنند. برنامه‌هایی چون نمایش نبرد با شمشیر و سپر، تیراندازی با کمان، آموزش بافت پارچه و صنایع‌دستی سنتی، آهنگری و صرف غذای وایکینگی در تالار چوبی بزرگ، این تجربه را کامل می‌کند. کودکان و بزرگسالان می‌توانند زره بپوشند، تبر و سپر به‌دست بگیرند و لحظه‌ای خود را در نقش یک جنگجوی افسانه‌ای تصور کنند. بازدید از این دهکده در تور نروژ، سفری واقعی به دل تاریخ است؛ جایی که کوه‌ها و آبدره‌ها، پژواک اساطیر و حضور خدایان باستانی را در هر گوشه زنده نگه می‌دارند.

موزه ملی دانمارک – کپنهاگ

موزه ملی دانمارک در کپنهاگ، یکی از غنی‌ترین مراکز فرهنگی اسکاندیناوی است که تاریخ و اساطیر اسکاندیناوی را در قالب اشیای باستانی و آثار هنری به نمایش می‌گذارد. این موزه مجموعه‌ای از آثار عصر برنز تا دوران وایکینگ را در خود جای داده و بازدید از آن، شما را به دنیای خدایان اسکاندیناوی می‌برد. در تالار وایکینگ‌ها، سلاح‌ها، جواهرات طلایی و نقره‌ای، و آویزهایی به شکل چکش تور (Mjolnir) در معرض دید قرار دارند. بخش سنگ‌های رون، یکی از جذاب‌ترین قسمت‌هاست؛ تخته‌سنگ‌هایی با خط رونیک که داستان نبردها و اسطوره‌ها را بازگو می‌کنند. همچنین بازدیدکنندگان می‌توانند بقایای کشتی‌های تدفینی و مدل بازسازی‌شدهٔ یک روستای وایکینگی با کارگاه‌های آهنگری را ببینند. تور دانمارک بدون بازدید از این موزه کامل نخواهد بود، چرا که اینجا تاریخ، اسطوره و فرهنگ نورس در کنار هم زنده‌اند.

باغ خدایان در ایسلند – دره آسبیرگی

در شمال شرقی ایسلند، در دل پارک ملی واختناگیوات، دره‌ی باشکوه آسبیرگی (Ásbyrgi) قرار دارد که در زبان ایسلندی به‌معنای «پناه‌گاه خدایان» است. شکل نعل‌اسبی این دره از افسانه‌ای نورسی سرچشمه می‌گیرد؛ گفته می‌شود رد سم اسب افسانه‌ای اودین، «اسلیپنیر»، سبب پیدایش آن شده است. دیواره‌های صخره‌ای بلند با ارتفاعی نزدیک به ۱۰۰ متر، دریاچه‌ی آرام بوتن‌ستجرن و جنگل کوچک بید و غان در کف دره، فضایی رازآلود و شاعرانه پدید آورده‌اند. اساطیر اسکاندیناوی این محل را مقدس می‌شمردند و می‌گفتند والهالا (تالار قهرمانان) سقفی به بلندای این صخره‌ها دارد. امروزه آسبیرگی یکی از دیدنی‌ترین جاذبه‌های طبیعی ایسلند است و گردشگران بسیاری در قالب تور اسکاندیناوی یا تور ویژه ایسلند از آن دیدن می‌کنند. مسیرهای پیاده‌گردی متعددی برای پیمایش دره وجود دارد و هرچه به عمق دره بروید، حس می‌کنید به قلمرو خدایان نزدیک‌تر می‌شوید. تصور کنید در غروبی طلایی‌رنگ، در آسبیرگی ایستاده‌اید؛ نسیم خنک کوهستان از لابه‌لای درختان می‌گذرد و گویی نجواهایی از گذشته‌های دور با خود می‌آورد – شاید هم زمزمهٔ خود خدایان باشد که از شما در «باغ مخفی» خویش استقبال می‌کنند.

موزه وایکینگ – استکهلم (Vikingaliv, سوئد)

موزه وایکینگ استکهلم (Vikingaliv) در جزیره‌ی یورگوردن سوئد، یکی از مدرن‌ترین موزه‌های اسکاندیناوی است که تاریخ و اساطیر اسکاندیناوی را به شیوه‌ای تعاملی روایت می‌کند. بازدیدکنندگان در آغاز، سوار بر ترن نمایشی می‌شوند و سفری داستانی به زندگی یک خانواده‌ی وایکینگ در قرن نهم میلادی را تجربه می‌کنند. در گالری‌ها، مجموعه‌ای از ابزار، اسلحه، سکه و زیورآلات اصیل وایکینگی به نمایش درآمده است. بخش ویژه‌ی خدایان نورس با مجسمه‌هایی از اودین، تور و لوکی، بازتابی از دنیای خدایان اسکاندیناوی است. صداهای رعد تور و زمزمه‌ی چاه میمیر، حس حضور در افسانه‌ها را تقویت می‌کند. در بخش تعاملی، بازدیدکنندگان می‌توانند الفبای رونیک را بیاموزند و نام خود را با حروف باستانی بنویسند. بازدید از این موزه در تور سوئد، تجربه‌ی زنده‌ای از پیوند فناوری، تاریخ و افسانه‌های نورس است.

اگر مایل باشید تمامی این مقاصد را در یک سفر جامع ببینید، می‌توانید با ویزا شینگن توریستی از پکیج‌های ترکیبی مانند تور فنلاند نروژ سوئد دانمارک استفاده کنید که مهم‌ترین دیدنی‌های اسکاندیناوی را یکجا در بر می‌گیرد. در پایان، چه از طریق مطالعه و چه با سفر، پیوند خود را با افسانه‌ها حفظ کنید؛ زیرا افسانه‌ها بخشی از روح ما هستند و به قول یک ضرب‌المثل اسکاندیناوی: «کسی که داستان‌های کهن را فراموش کند، بخشی از وجود خویش را گم کرده است.»

مطالب مرتبط